فدای سرت!

ساخت وبلاگ

که بگم حواسم هست. 

یه حال عجیبیه دنیا. هیچوقت فکرشم نمیکردیم اینطوری باشه این روزامون. هیچوقت فکر نمیکردیم این چیزا رو ببینیم. با این حال یه خوشحالی عمیق هست تو روزام که از شدتش نمیتونم بروزش بدم. فقط می تونم بی صدا راه برم راه برم راه برم و پادکست گوش کنم...

فدای سرت!...
ما را در سایت فدای سرت! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8before-the-dawnd بازدید : 51 تاريخ : سه شنبه 16 ارديبهشت 1399 ساعت: 18:50

الان اونجایی تو زندگیم ایستادم که کلی اتفاقا افتاد کلی استرس و غم و گریه دیدم. کلی زندگی باهام هیچ جوره راه نیومد... حالا دیگه انتظار دارم از اینجا به بعد یه مدت اتفاقای خوب بیفته که بشوره ببره. 

باش باهام. باش باهام که بدونم هنوزم هوامو داری...

فدای سرت!...
ما را در سایت فدای سرت! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8before-the-dawnd بازدید : 48 تاريخ : دوشنبه 21 بهمن 1398 ساعت: 11:11

عحیبه! وبلاگ به این قشنگی رو یه سال بیشتره به امون خدا ول کردم؟ عجب آدمی هستم من! 

می نویسم باز! 

فدای سرت!...
ما را در سایت فدای سرت! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8before-the-dawnd بازدید : 64 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 0:50

مریم می گه بابا برات یه هدیه کوچیک گذاشته کنار که وقتی اومدی بدیمش بهت :(

رها می گه: بابا به هرکدوممون تک به تک گفته بود این دفعه حالم بد شد نبریدم بیمارستان. دوست دارم تو خونه م بمیرم. رها گفت خوشحالم چون فکر می کنم خوشحاله.

میلاد گفت: بابا بین خواهرزاده برادرزاده هاش تو رو از همه بیشتر دوست داشت.

گفت بابا هفتاد سالش بود ولی از من تندتر راه میرفت...

چی بگه آدم جز گریه؟

فدای سرت!...
ما را در سایت فدای سرت! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8before-the-dawnd بازدید : 51 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 0:50

در «هیچ»٬ چیزی دیده بودم،و از لیوانی خالی آب نوشیده بودم،و در خیابانی که وجود نداشت راه رفته بودم،و زیر بارانی که هرگز نبارید خیس شده بودم،و برای موسیقی‌ای که وجود نداشت ترانه‌ای گفته بودم،و آن روزها فدای سرت!...ادامه مطلب
ما را در سایت فدای سرت! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8before-the-dawnd بازدید : 58 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 0:50

سکوت را تو یادم دادی...اینکه حرف هایم را٬ درست در همان لحظه که می خواهند به صوت بدل شوند را با تمام وجود ببلعم...سکوت را یادم دادی همانطور که ترس را فلانی یادم داد٬ یا مثل همان روز که چشم هایی عشق را فدای سرت!...ادامه مطلب
ما را در سایت فدای سرت! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8before-the-dawnd بازدید : 58 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 0:50

اینکه دنیا صفر و یک نیست٬ سیاه و سفید نیست سختش می کنه. اگه سیاه و سفید بود یا آدما رو سفت می چسبیدی و نگهشون می داشتی یا می نداختی دور و فرار می کردی.  اینکه هر چیزی خاکستریه باعث میشه یه وقتایی سیاه فدای سرت!...ادامه مطلب
ما را در سایت فدای سرت! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8before-the-dawnd بازدید : 57 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 0:50

وقتی هزار با سعی میکنم و باز تکرارش میکنم. وقتی تکلیفم با خودم با دلم با زندگیم حتی با همین پی دی اف ای که جلو روم بازه روشن نیست نمیشه...

تو که جای خود داری خوب...

فدای سرت!...
ما را در سایت فدای سرت! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8before-the-dawnd بازدید : 61 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 0:50

عشق برا من این نبود که در جواب ابراز علاقه ت برخلاف حس درونی م بی محلی کنم بهت و تا مدت ها تو رو دنبال خودم بکشونم که خودت هم باورت شه چقدر عاشقی. عشق برا من این نبود که در جواب ابراز علاقه ت بر خلاف فدای سرت!...ادامه مطلب
ما را در سایت فدای سرت! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8before-the-dawnd بازدید : 67 تاريخ : پنجشنبه 13 دی 1397 ساعت: 13:53

سوالی که برام پیش میاد اینه که هنوز هستن آدمایی که وبلاگ بنویسن و وبلاگ بخونن؟ یا همه توعیتر و اینستاگرام باز شدن؟ این خاصیت نسل ماست که زود به زود یه چیزایی دلمون رو میزنه؟  گوشیای قدیمی دلمون رو میز فدای سرت!...ادامه مطلب
ما را در سایت فدای سرت! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8before-the-dawnd بازدید : 64 تاريخ : پنجشنبه 13 دی 1397 ساعت: 13:53